نگاهی به جوخه‌های ترور در دهه ۶۰

نگاهی به جوخه‌های ترور در دهه ۶۰

اسفند ۱۳۶۰ در حالی آغاز شد که سازمان منافقین با انجام عملیات‌های تروریستی گسترده باعث قتل عام و سیع مردم شدند.

به گزارش ایسنا، پایگاه «مرکز اسناد انقلاب اسلامی» در ادامه نوشت: پس از شورش ۳۰ خرداد ماه ۱۳۶۰، استراتژی سازمان این چنین اعلام شد: «ما مجاهدین خلق با درک واقع‌بینانه از رژیم و آشتی‌ناپذیری و متعارض شدن تضاد با رژیم ضد خلق، پس از ۳۰ خرداد، قاطعانه استراتژی مبارزه مسلحانه و در مرحله اول این استراتژی، ضربه یا ضربات تعیین‌کننده و مرحله یک‌تهاجمی (تهاجم به هر قیمت) و تشکیل آلترناتیو را در دستور کار خود قرار داده‌ایم.»

در این قبیل عملیات فقط هدف انجام ترور بود و اینکه قربانی ترور چه فرد یا شخصی باشد اهمیتی نداشت. از این‌رو عمده اهداف این ترورهای کور مردم عادی، شهروندان بی‌دفاع، رهگذران، مسافران وسایل حمل و نقل عمومی و … بودند. سازمان منافقین بدون پرده‌پوشی، موارد و نمونه‌هایی از ترورهای شهروندان عادی را در ارگان خود ذکر و از این عملیات تروریستی با عناوینی مثل «اعدام انقلابی» و «آتش قهر خلق» یاد می‌کرد.

در کتاب «از مجاهدین تا منافقین» درباره ترورهای سازمان منافقین در سال‌های ابتدایی دهه شصت آمده است: «از ابتدای تابستان ۱۳۶۱ واحدهای رزمنده میلیشیا بر اساس رهنمودهای فرماندهی عالی نظامی – سیاسی سازمان، برادر مجاهد مسعود رجوی و در اولین مرحله از مقاومت مسلحانه انقلابی خود نابودی سرانگشتان اختناق را دستور کار خود قرار دادند تا آنجا که با اوج‌گیری عملیات واحدهای عملیاتی سازمان و گستردگی عملیات و قدرت آتش رزمندگان سازمان، تنها در شهریورماه ۱۳۶۱ حدود ششصد نفر از مزدوران رژیم فقط در تهران کشته شدند.»

علی زرکش فرمانده سیاسی – نظامی وقت سازمان در ایران، به ترور بیش از هزار نفر از شهروندان ایرانی اعتراف می‌کند: «از آغاز مرحله دوم مقاومت تا کنون (۱۶/ ۱۰ /۱۳۶۱) بیش از هزار تن از ایادی رژیم به دست واحدهای عملیاتی سازمان در استان‌های تهران، گیلان، مازندران، فارس، همدان، اراک، خراسان، اصفهان، کردستان و … نابود شده‌اند که ۲۸ نفر از آنان از نیروهای سپاه پاسداران بوده‌اند.»

وی در گزارش دیگری که در مورخه ۲۰ /۴ /۶۲ منتشر شد، اعلام کرد: «از ۳۰ خرداد ۱۳۶۱ تا ۳۰ خرداد ۱۳۶۲، حداقل ۲۸۰۰ تن از مزدوران رژیم بر اثر آتش رزمندگان مجاهد سازمان به هلاکت رسیده‌اند که ۴۰ تن از آنان از نیروهای پاسدار بوده‌اند.»

آنچه که در این گزارش‌ها بیش از هر نکته دیگری به چشم می آید، اعترافات سازمان منافقین در کشتار مردم عادی و غیر نظامی است چرا که بنا به تصریح سازمان، از میان ۲۸۰۰ نفر، تنها ۴۰ تن پاسدار بوده‌اند و مابقی را شهروندان غیر نظامی تشکیل می‌داده‌اند.

مسعود رجوی در مطلبی با عنوان «عملیات بزرگ با امکانات محدود» می‌نویسد: «رژیم علیرغم توسل به هرگونه اقدامات حفاظتی و به کار گرفتن انواع و اقسام امکانات و سلاح و اتومبیل‌های ضدگلوله، هرگز قادر نبوده و نخواهد بود، تمام کانال‌های ضربه خوردنش را بسته و همه مزدورانش را از آتش انتقام سلاح مجاهدین خلق در امان نگه دارد. حال اگر به پارامتر فوق این نکته را اضافه کنیم که برخی مهره‌های رژیم گاهی به خاطر پرداختن به ارتباطات غیرعلنی و غیر رسمی از تور حفاظت خارج شده و به صورت عادی به تردد می‌پردازند، مشخص خواهد شد که چه بسا فرصت‌های حساس و مهمی به دست بیاید که مزدوران رژیم بدون حفاظت در دسترس رزمندگان مجاهد قرار بگیرند؛ به گونه‌ای که بتوان با امکانات ساده و کم، منتهی با سرعت عمل، عملیات بزرگی انجام داد و به مهره‌های رژیم ضربات کاری وارد ساخت.

گزارش‌های متعددی در مورد تردد مهره‌های رژیم به صورت ناشناس به دست ما رسیده است. در یکی از این گزارش‌ها یکی از رزمندگان اظهار داشته طی مسافرت به تهران با اتومبیل کرایه متوجه شدم که مسافر کنار دست من از نمایندگان مجلس است که به صورت ناشناس به تهران سفر می‌کند و یا در مورد دیگر، یکی از هواداران سازمان بیان داشته، خانه یکی از مهره‌های رژیم یک کوچه دورتر از منزل ماست و او گاهی اوقات شب‌ها با یک وانت از خانه خود خارج شده و در سطح شهر تردد می‌کند. این دو گزارش به خوبی ضرورت آمادگی برای برخورد با مواردی را که حفاظت مهره‌های رژیم آسیب‌پذیر است، نشان می‌دهد. هر چند که در فاز نوین مقاومت تمامی رزمندگان مجاهد باید کلیه توان نظامی خود را برای پاره کردن تور اختناق و نابودی پاسداران ظلمت متمرکز نمایند ولی در شرایطی که دسترسی به مهره‌های حساس رژیم بدون صرف انرژی و نیاز به شیوه‌های پیچیده امکان‌پذیر است، به هیچ وجه نباید فرصت را از دست داد، بلکه باید با آمادگی و قاطعیت آن‌ها را به سزای اعمالشان رساند.»

در نشریه مجاهد، ذیل عنوان «از سری تجربیات مجاهد خلق» و با تیتر «عملیات واحدهای موتوری» به تشریح و توضیح عملیات تروریستی با استفاده از موتورسیکلت پرداخته شده و مباحثی مانند پرتاب نارنجک و بمب‌های آتش‌زا به مراکز دشمن، اعدام انقلابی مزدوران دشمن در مراکز حفاظت شده جاسوسی و کسب اطلاعات، اعدام انقلابی مزدوران منفرد دشمن در مسیر تردد و … آموزش داده شده است: «یکی از طرح‌هایی که واحد موتوری بعد از فراگیری و کسب آموزش‌های نظامی مکفی می‌تواند انجام دهد، به هلاکت رساندن تک‌مزدور دشمن در کوچه و خیابان است. برای اعدام مزدوران خودفروخته‌ای که تحت پوشش‌های مختلف شغلی در مناطق مختلف خود را با محیط هم‌رنگ ساخته و مراکز جاسوسی و کسب اطلاعات دایر کرده‌اند، واحدهای موتوری بر اساس یک طرح مناسب عملیاتی می‌تواند اقدام کند.»

علی زرکش نتیجه فاز پاسدارکشی را در جمع‌بندی سال ۱۳۶۲ خود این چنین اعلام کرد که «علیرغم کلیه طرح‌های نظامی – پلیسی دشمن از ۳۰ خرداد ۱۳۶۱ تا ۳۰ خرداد ۱۳۶۲، ۲۸۰۰ نفر از مزدوران در شهرستان‌ها، کردستان و جنگل کشته شده‌اند.»

طبق مندرجات نشریه مجاهد که در هر شماره آمار انفجارها و ترورها و قتل‌های صورت‌گرفته توسط اعضایش را با افتخار رسماً اعلام می‌کرد و مسئولیت آن را بر عهده می‌گرفت، بیش از ۱۶ هزار نفر از مردم ایران طی سال‌های ۶۰ تا ۶۸ توسط منافقین به شهادت رسیده‌اند.

انتهای پیام

منبع:ایسنا

More From Author

مبنای فعالیت های کانون فکری حرکت در مسیر توصیه‌های رهبری است

رشد فزاینده قیمت‌ها در بورس متوقف شد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *